صفحه نخست

ايميل ما

آرشیو مطالب

لينك آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

تور کربلا

تور کربلا نوروز

:: صفحه نخست
::
ايميل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لينك آر اس اس
::
تور کربلا نوروز
::
عناوین مطالب وبلاگ
::

::تور کربلا
::فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا
::درباره واقعه کربلا
::اماکن متبرکه عراق
::اطلاعات زائر
::هتل های کربلا
::هتل های نجف اشرف
::هتل های کاظمین


تمام لينکها تماس با ما


نويسندگان :
:: رامش
:: رضا والی نژاد

آمار بازديد :




دکتر علی شریعتی و کربلا | تور کربلا

دکتر علی شریعتی از اندیشمندان معاصر و کسی که سخنرانی های آتشین او در قبل از انقلاب آتش به دل های مردمان می زد و آنها را آماده الگو برداری از امام حسین علیه السلام و حضرت زینت سلام الله علیه می نمود.

در زیر به مناسبت اینکه سایت تور کربلا در زمینه کربلا می نویسد و وسیله ای می باشد تا برخی از دوستداران اهل بیت را به عتبات عالیات روانه کند. برای شما از گفته های دکتر علی شریعتی متناسب با فضای سایت تور کربلا می نویسیم :

دکتر علی شریعتی :

و شما دو تن، ای خواهر! ای برادر!

ای شما که به انسان بودن معنی دادید و به آزادی جان! و به ایمان و امید، ایمان و امید! و با مرگ شکوهمند خویش به حیات، زندگی بخشیدید .

آری ای دو تن!

از آن روز دردناک که خیال نیز از تصورش می هراسد و دل از دردش پاره می شود، چشم های این ملت از اشک خشک نشده است .

توده ما قرن هاست که در غم شما و در عشق به شما می گرید. مگر نه عشق تنها با اشک سخن می گوید.

یک ملت در طول یک تاریخ در اندوه شما ضجه می کند. به جرم این عشق تازیانه ها خورده و قتل عام ها دیده و شکنجه ها کشیده و هرگز برای یک لحظه نام شما دو تن از لبش و یاد شما از خاطرش و آتش بی تاب عشق شما از قلبش نرفته است. هر تازیانه ای که از دژخیمی خورده است، داغ مهر شما را بر پشت و پهلویش نقش کرده است.

ای زینب! ای زینب! ای زبان علی در کام!با ملت خویش حرف بزن.

ای زن! ای که مردانگی در رکاب تو جوانمردی آموخت! زنان ملت ما، اینان که نام تو آتش عشق و درد بر جانشان می افکند، به تو محتاج اند. بیش از همه وقت.

ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش! ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان همچنان به گوش تاریخ می رسانی . ای زینب! با ما سخن بگو .

جهل از یک سو به اسارت و ذلتشان نشانده است و غرب از سوی دیگر به اسارت پنهان و ذلت تازه شان می کشاند . و از خویش و از تو بیگانه شان می سازد . آنان را بر استحمار کهنه و نو , بر بندگی سنتهای پوسیده و دعوت های اپن , بر ملعبه سازان تعصب قدیم و تفنن جدید , به نیروی فریادهایی که بر سر یک شهر؛ شهر قساوت و وحشت می کوبیدی و پایه های یک قصر؛قصر جنایت و قدرت را می لرزاندی برآشوب!

تا در خویش برآشوبند و تاروپود این پرده های عنکبوت فریب را بدرند و تا در برابر این طوفان بر باد دهنده ای که به وزیدن آغاز کرده است، ایستادن را بیاموزند. و این ماشین هولناکی را که از او یک بازیچه جدید می سازد , باز برای استحمار جدید، برای اغفال جدید، برای پر کردن ایام فراغت و برای بلعیدن حریصانه آنچه که سرمایه داری به بازار می آورد و برای لذت بخشیدن به هوس های کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت های بی شور و بی روح اشرافیت جدید و برای سرگرمی زندگی پوچ و بی هدف و سرد جامعه ی رفاه , در هم بشکنند!

و خود را از حرم های اصالت قدیم و بازارهای بی حرمت جدید به امامت تو ای زینب! نجات بخشند!

ای زینب! ای زبان علی در کام! ای رسالت حسین بر دوش!

ای که از کربلا می آیی و پیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قدّاره بندان و جلادان همچنان به گوش تاریخ می رسانی . ای زینب! با ما سخن بگو .

مگو که بر شما چه گذشت ؟ مگو که در آن صحرای سرخ چه دیدی ؟ مگو که جنایت در آنجا تا به کجا رسید ؟ مگو که خداوند آنروز عزیزترین و پرشکوه ترین ارزش ها و عظمت هایی را که آفریده است یکجا در ساحل فرات و بر روی ریگزارهای تفتیده بیابان طف چگونه به نمایش آورد و بر فرشتگانش عرضه کرد تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده کنند .

تو خود شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی، همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گوید.

آری زینب! مگو که در آنجا بر شما چه رفت؟ مگو که دشمنانتان چه کردند؟ و دوستانتان چه کردند ؟

آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما می دانیم. ما همه را شنیده ایم .

تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را، به درستی گذارده ای .

تو خود شهیدی هستی که از خون خویش کلمه ساختی، همچون برادرت که با قطره قطره خون خویش سخن می گوید.

اما بگو ای خواهر! بگو که ما چه کنیم ؟

لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم ؟ دمی به ما گوش کن تا مصایب خویش را با تو بازگوییم .

با تو ای خواهر مهربان!

این تو هستی که باید بر ما بگریی. ای رسول امین برادر! که از کربلا می آیی و در طول تاریخ بر همه نسل ها می گذری و پیام شهیدان را می رسانی.

ای که از باغ های سرخ شهادت می آیی و بوی گلهای نوشکفته آن دیار را هنوز به دامن داری! ای دختر علی! ای خواهر! ای که قافله سالار کاروان اسیرانی! ما را نیز در پی این قافله با خود ببر.

 



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،

نوشته شده توسط رامش در شنبه 13 خرداد 1396


چرا شمر ملعون سر امام حسین(ع) را از پشت برید؟

 تور کربلا. تور زمیی کربلا. تور هوایی کربلا.


درباره این‌که چرا شمر گلوی مبارک امام حسین(ع) را از جلو نبرید با توجه به نقل‌هایی که برای چگونگی شهادت امام حسین(ع) وارد شده، می‌توان چند احتمال داد:


1. افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از دستشان می‌افتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفته‌اند: «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعده‌اى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و ‏گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».[1]


همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفته‌اند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»


شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».


سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایسته‌‌تر از تو هستم».


سنان شمشیر را برداشت و به سمت سید الشهدا (ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنان‌که شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»


سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».


خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.[2]


شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست. [3]


در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده، بلکه تنها به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین(ع) اشاره شده است.[4] بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.[5]


شاید با توجه به این جریانات، برای این‌که شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد.


2. علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد می‌بوسید».[6]


همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء»[7] آمده است: شمر خواست سر امام حسین(ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین(ع) فرمود: «واى بر تو! آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»؟! شمر (برآشفت و) آن‌حضرت(ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد.[8] ولی این بخش از سخن امام حسین(ع) که «آیا می‌پندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان‏ بوسه زد می‌برد»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینه امام حسین(ع)، در منابع و مقاتل معتبر[9] ذکر نشده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.


به هر حال، نمی‌توان به طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین(ع) از قفا همان است که در برخی کتاب‌ها نوشته شده است؛ زیرا بخش‌هایی از نقل‌های ذکر شده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین(ع) نیامده است، به همین جهت؛ نمی‌توان میان علت بریده شدن سر امام حسین(ع) از قفا با این نقل‌های متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجه قطعی گرفت و موارد یاد شده را تنها یک احتمال است.  



[1]. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم‏، ینابیع المودة لذو القربى‏، ج 3، ص 82، نشر اسوه، قم، چاپ دوم، 1422ق؛ لبیب بیضون، موسوعة کربلاء، ج 2، ص 177، مؤسسة الاعلمى‏، بیروت، چاپ اول، 1427ق.
[2]. همان، ص 82 – 83.
[3]. همان.
[4]. ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 86، دار القاری، بیروت، چاپ اول، 1422ق.
[5]. البته در صورتی که این نقل را بپذیریم که شمر سر مبارک امام حسین(ع) بریده است، نه سنان بن انس؛ چون طبق برخی از نقل‌ها، سنان بن انس گلوی آن‌حضرت را برید. رسان‏، فضیل بن زبیر، تسمیة من قتل مع الحسین(ع)‏، ص 149، مؤسسه آل البیت‏(ع)، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ‏3، ص 218، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1417ق؛ ابن عساکر شافعی، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ‏ج ‏14، ص 249، دار الفکر، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[6].  مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[7]. این کتاب نوشته مولى محمد صالح بن‏ آقا محمد(متوفی 1283ق)، و برادرش حاج مولى محمد تقی برغانی قزوینی، معروف به شهید سوم است. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 21، ص 220 – 221، اسماعیلیان‏، قم، 1408ق.
[8]. گروهى از نویسندگان، موسوعة الامام الحسین(علیه‏السلام)، ج ‏4، ص 596، سازمان پژوهش و برنامه ریزى آموزشى، دفتر انتشارات کمک آموزشى، تهران، چاپ اول، 1378ش.
[9]. مانند: «الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد» شیخ مفید؛ «اللهوف على قتلى الطفوف» سید ابن طاوس و ...



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در جمعه 12 خرداد 1396


علت گذاشتن كنيه «اباعبدالله» براي امام حسين(علیه السلام)

تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

 از سنت‎هاي اجتماعي  ورسوم خانوادگي عرب، گذاشتن كنيه و لقب‎براي فرزند تازه به دنيا آمده است كه اساساً براي تعظيم و تكريم به كار مي‎رود.

ائمه‎ي معصومين(ع) هر كدام داراي كنيه‎ها و القاب زيادي هستند كه بازگو كننده‎ي شخصيت معنوي و الهي آنان است. ابا‎عبدالله كنيه حضرت امام حسين(ع) مي‎باشد كه بر خلاف معمول، به اعتبار اسامي فرزندان آن امام نيست، بلكه به جهت اوج و شكوه، و عبوديت عاشقانه او است كه با خون خويش ترسيم كرد.

اباعبدالله و اباالائمه و اباالمساكين از كنيه‎هاي ديگر امام حسين(ع) و رشيد، طيّب، وفيّ، زكيّ، سيّد، سعيد، مبارك، التابع لمرضاة الله و الدليل علي ذات‎الله، الشهيد بكربلا، السبط الثاني، الامام‎الثالث و سيدالشهدا لقب‎هاي آن حضرت است و لقبي كه جدّش او را بدان خطاب مي‎كرد «سيد شباب اهل الجنة» است.[1]

كنيه «ابا عبدالله» مانند اسم آن حضرت، از سوي خدا و رسول گرامي انتخاب شده است.[2] معمولاً كنيه را به اعتبار اسم فرزند صاحب كنيه مي‎گذارند، مانند ابالحسن، ابامحمد، ابومسلم و...؛ اما كنيه امام حسين(ع) يك كنيه استثنايي است كه به اعتبار اسامي فرزندان آن حضرت نيست، بلكه به اعتبار جوهره‎ي شخصيت معنوي و الهي آن امام كه روح عبوديت و بندگي خالص و وقفه‎ناپذير او مي‎باشد، انتخاب شده است.

در كتاب «ويژگي‎هاي امام حسين(ع)» آمده است: «حسين سمبل عبادت است همه پيام‎آوران خدا و امامان نور، خداي خويش را خالصانه و عاشقانه مي‎پرستيدند؛ اما حسين، عبادت و پرستش ويژه‎اي داشت. از هنگامي كه نور وجودش در جان مادرش فاطمه(س) پديد آمد تا آن لحظاتي كه سر نوراني‎اش بر فراز نيزه‎ها قرار گرفت، هميشه و همه جا به ستايش و سپاس و تسبيح و تنزيه خدا مشغول بود و تلاوت كتاب خدا از او شنيده مي‎شد.»[3]

در شب عاشورا كه لشكريان دشمن مي‎خواستند به خيمه‎هاي حضرت اباعبدالله الحسين(ع) هجوم بياورند و كار را يكسره كنند، امام آن شب را براي عبادت و بندگي خدا مهلت خواست و با راز و نياز، شب را به صبح، و آخرين مرحله حيات خويش را با نيايش خاصه الهي آزين بست. بار مصايب و مشكلات هر چه بر امام سنگيني مي‎كرد و سوز و گداز غم‎ها، هر چه دلخراش‎تر مي‎شد، صبر امام و رضايت‎مندي حضرت در برابر اراده الهي زيادتر مي‎گشت و عرضه مي‎داشت: خدايا راضي به رضاي توام.[4]

نقل شده است كه امام حسين(ع) 25 بار پياده به حج مشرف شد و مناسك حج ابراهيمي را انجام داد و در هر شبانه روز، هزار ركعت نماز به جا مي‎آورد. روزي از امام سؤال شد كه چه قدر از خدا ترساني؟ امام فرمود: از عذاب آخرت ايمن نيست مگر كسي كه در دنيا از خدا بترسد.[5]

پی نوشتها:

[1]. الارشاد، ج 2، ص 27.

[2]. همان.

[3]. ويژگيهاي امام حسين(ع)، شيخ جعفر شوشتري، ص 95، ترجمه و نگارش از علي رضا كرمي، تحقيق و ويرايش از سيد محمد حسيني، نشر حاذق، چاپ دوم، مطبعه امير.

[4]. مقتل الحسين، سيد عبدالرزاق مقرم، ص 283، دارالكتاب بيروت.

[5]. شهيد كربلا، سيد تقي طباطيايي، ص 63، با تصحيح شيخ عباس حاجيان دشتي، ج 1، حسينية عماد زاده اصفهاني، منتهي الآمال، ج 1، ص 210.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1396


در فضائل حضرت علی اکبر علیه‌السلام


تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.


گفته ‏اند: "الفضل ما شهدت به الاعداء" فخر آن است که دشمن بگوید، حالا اگر بخواهی اولین فرزند امام حسین علیه‏السلام را بهتر بشناسی کافی است از زبان معاویه علیه الهاویه بشنوی که در وصف او سخن‌سرایی می‏کند.
 
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست. "اولی الناس بهذاالامرعلی بن الحسین بن علی جده رسول الله و ضیه شجاعه بنی هاشم و سخاه بنی امیه ورهو ثقیف" شایسته ترین افراد برای امر حکومت علی اکبر فرزند امام حسین  علیه‏السلام  است که جدش رسول خدا(ص) است و در شجاعت بنی هاشم سخاوت بنی امیه و زیبایی قبیله ثقیف را در خود جمع کرده است.. (الارشاد، ص ۴۵۸)
 
حضرت علی اکبر  علیه‏السلام  در کلام امام خمینی (ره)
 
حضرت امام خمینی (قدس سره) در درس اخلاقشان فرمودند: امام مدایح و گفتار اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در مورد حضرت علی اکبر (علیه السلام) حاکی از این است که اگر علی اکبر (علیه السلام) در کربلا به شهادت نمی‏رسید، خود، امام « مفترض الطاعه » می‏بود.( یعنی امامی که اطاعت او واجب است). در این مختصر بهتر است به یک نمونه از کرامات ایشان بپردازیم:
 
فردی به نام حاج عبدعون، برادرش را که به مرض سختی دچار شده بود نزد حافظ الصحه، یکی از سه پزشک معروف کربلا می برد. پس از چند ماه معالجه سودی نمی کند و هر روز حال او بدتر می‌شود عبدعون نزد پزشک می رود و سخنان زشتی به او می گوید و خطاب می کند که اسمت خیلی بزرگ است ولی از معالجه تو سودی ندیدیم. بعد بدون خداحافظی می‌رود. ولی بر خلاف انتظار از آن روز به بعد حال برادرش بهتر می‌شود و یک دفعه شفا می یابد. نزد حافظ الصحه می‌رود و عذر خواهی می‌کند.
 
طبیب می گوید: بنشین تا برایت بگویم. من بعد از سخنان تو خیلی دل شکسته شدم. ظهر، هنگام ادای نماز به حضرت علی اکبر (علیه السلام) متوسل شدم و عرض کردم ای نور چشم حسین(علیه السلام) تو را به حق پدرت قسم می‏دهم که شفای این مریض را از خدا بخواه. دیدی چگونه به من توهین کرد؟ بسیار گریه کردم. همان شب در خواب خدمت آقا علی اکبر (علیه السلام) شرف یاب شدم عرض ادب کردم و همان مطلب را تکرار کردم. فرمودند: من شفای آن مریض را از خدا خواستم و از هاتفی شنیدم که « این مریض مردنی است و تا نه روز دیگر میمیرد ولی به برکت دعا و شفاعت شما خدا با شفای او سی سال به عمرش افزوده است و از همین ساعت او را شفا دادیم.» آن مرد سی سال دیگر عمر کرد و در هفتاد سالگی در گذشت. وصیت کرد پیکرش را پایین پای حضرت علی اکبر (علیه السلام) دفن کنند.
 
ماجرای انگور و معجزه حضرت امام حسین علیه‌السلام
 
درباره دوران کودکی علی اکبر، روایتی نقل شده که گویای اعجاز و کرامت و تربیت او در دامان حسین بن علی (علیهماالسلام) است. در کتاب «ضیاء العالمین» از «زفیر بن یحیی» و او از «کثیر بن شاذان» گزارش کرده که گفت: «خودم شاهد بودم که علی اکبر در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش انگور طلب کرد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با دست به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد. پس فرزند خود را از آن خورانیده و فرمود: «ما عندالله لاولیائه اکثر؛ از آنچه نزد خدای تعالی است به اولیائش بیشتر می‌رسد.» ( ذخیره الدارین، ص ۲۵۹ )
 
چرا به حضرت علی اکبر علیه السلام "یابن الحسن" می‏گویند
 
یابن الحسن و الحسین عبارت  فوق در یکی از زیارات علی اکبر  علیه‏السلام  آمده است.علامه مجلسی (ره) آن را مجازی می داند زیرا عرب عمو را هم «اب» می گویند. برخی توجیه دیگری کرده‏اند شاید بتوان گفت که چون این بزرگوار دارای خلق حسنی و حسینی بود هم حلمی حسنی داشت و هم شجاعتی حسینی. علاوه بر این وی دارای شباهت های جسمانی سبطین  علیه‏السلام  به رسول خدا (صلی‏الله‏وعلیه‏وآله) بود. لذا از این رو از حضرتش با عنوان " یا بن الحسن و الحسین" یاد می‏شود.
 
هم‏چون عمو در سخاوت
 
حضرت علی اکبر علیه‏السلام  مانند عموی بزرگوارش از سخی ترین افراد به شمار می رفت تا آنجا که "نار القری" می افروخت و از مردمی که در بیابان ها مسکن و ماوا نداشتند پذیرایی می‏کرد. برخی از مورخان و نویسندگان از جمله ابوالفرج اصفهانی و ابن ادریس و… تربیت شدند در دامان عمویش حضرت امام حسن مجتبی  علیه‏السلام  و پدرش سید الشهدا  علیه‏السلام  را در کلام فوق می دانند و به نقل روایتی از امام صادق  علیه‏السلام  که فرمود: هر گاه کنار قبر فرزند امام حسین علیه‏السلام  می‏روی و می‏گویی: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، سلام بر تو ای فرزند امیر المومنین  علیه‏السلام  سلام بر تو ای فرزند حسن و حسین  علیه‏السلام. شیخ صدوق (ره) بعد از نقل این زیارت می‏فرماید: برای این فرزند امام حسن  علیه‏السلام  گفته شده است که چون امام مجتبی  علیه‏السلام  مربی و معلم حضرت علی اکبر علیه‏السلام  بوده است و در حدیث آمده است که پدر سه گونه است: آنکه تو را به دنیا آورد و کسی که تو را تعلیم نموده و دیگری پدر زن.
 
علی علی علی
 
نقل است روزی حضرت علی اکبر علیه‏السلام  به نزد والی مدینه رفته و از طرف پدر بزرگوارشان پیغامی را خطاب به او می‏برد، در آخر والی مدینه از علی اکبرسئوال کرد نام تو چیست؟ فرمود: علی سئوال نمود نام برادرت؟ فرمود: علی آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت: علی، علی، علی، « ما یُریدُ اَبُوک؟ » پدرت چه می خواهد، همه اش نام فرزندان را علی می گذارد، این پیغام را علی اکبر علیه‏السلام  نزد اباعبدالله الحسین  علیه‏السلام  برد، ایشان فرمود : والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت کند نام همه‏ی آنها را علی می گذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همه‏ی آنها را نیز فاطمه می گذارم.
 
شبیه‏ترین به رسول خدا صلی‏الله‏وعلیه‏وآله
 
روز عاشورا وقتى اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین  علیه‏السلام  چهره به آسمان گرفت و گفت: «اللّهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الى رؤیه نبیک نظرنا الیه…».
 
در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:« یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله……. ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.
 
وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:السَّلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل. (منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵)
 
قبر حضرت علی اکبر کجای حرم قرار دارد؟
 
حجت الاسلام و المسلمین جاودان این پرسش را که قبر حضرت علی اکبر علیه السلام دقیقا در کجای حرم مطهر امام حسین علیه السلام قرار دارد، پاسخ می‏دهد.
 
پرسش: سلام و عرض ادب به محضر استاد معظم مطلبی که طالب دانستن درباره ان هستم درباره قبور شهدای کربلا می باشد ایا در قسمت انتها و شش گوشه ضریح حضرت علی اکبر دفن است و باقی شهدا در همان ضریح که فعلا گذاشته اند مدفونند/؟یا شهدای بنی هاشم نزدیک به علی اکبر هستند باقی اصحاب طبق نقلی در گودالی دسته جمعی دفن میباشند وقتی ما روی زمین حایر راه میرویم یعنی بر روی قبور شهدا راه می رویم برای عرض سلام به شهدا به کدام سمت حایر باید رفت اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید؟سوال دیگرم درباره سنگ قرمز رنگ کنار ضریح است که به حجر الاحمر معروف است علت بودن این سنگ در کنار قبر شریف حضرت سید الشهدا چیست؟ و ایا مضجع شریف در سطح ضریح است یا سردابی اکنون زیر زمین حرم قرار دارد با تشکر از شما و دوستان مشغول به زحمت در سایت امیدوارم اطلاعاتی جامع در اختیار ما قرار دهید.
 
پاسخ: حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمه الله طبق فرموده امام صادق علیه السلام قبر حضرت علی اکبر علیه السلام پائین پای پدر بزرگوارش قرار دارد و نقل می کنند که امام زین العابدین علیه السلام به بنی اسد امر فرمود: دو گودال حفر کردند که در یکی بنی هاشم دفن شدند و در دیگری اصحاب(مراجعه کنید به مقتل المقرم/۳۲۰ – ۳۲۱ المراقد و المقامات فی کربلاء/ ۱۶۷) بنابراین از همه شهداء حضرت علی بن الحسین یعنی علی اکبر به امام نزدیکتر است، و علی القواعد بعد از آن قبر شهدای بنی هاشم است و سپس قبور شهدای اصحاب. لذا وقتی ما در قسمت پائین قبر مطهر راه می رویم بروی قبر شهداء راه می رویم و بعضی از بزرگان هیچوقت از این قسمت عبور نمی کرده اند. سنگ قرمز بالای سر مطهر نشانه قبر مطهر و جسد مطهر آن حضرت است که نباید جلوتر از آن نماز خواند. قبر حضرت حسین و قبور همۀ ائمه علیهم السلام در سرداب هستند. موفق باشید.
 
زیارت‌نامه حضرت علی اکبر  علیه‏السلام
 
شیخ بزرگوار ابن قولویه در کتاب کامل الزیاره، ص ۳۲۹ به سند صحیح از ابی حمزه ثمالی نقل کرده که امام صادق علیه‏السلام  چگونگی زیارت امام حسین علیه‏السلام  را به او آموخت و گفت: پس به جانب علی بن الحسین که نزد پای امام حسین است رو کن و بگو:
 
السَّلام عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُُهُ وَ ابنُ خَلیفَهِ رَسُولِ اللهِ و ابن بِنتَ رَسُولِ اللهِ وَ رَحمَهُاللهِ وَ بَرَکاتُهُ مُضاعَفَهً کُلَّما طَلَعَتِ الشَّمسُ أَو غَرَبَت السَّلامُ عَلیکَ وَ رَحمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
 
بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مَذبُوح وَ مَقتُولٍ مِن غَیرِ جُرمٍ بِأَبی وَ أُمّی دَمُکَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ بِأَبی أَنتَ وَ أُمّی مِن مُقَدَّمٍ بَینَ یدَی أَبیکَ یحتَسِبُکَ وَ یبکی عَلَیکَ مُحترقاً عَلیکَ قَلبُهُ یرفَعُ دَمَکَ ألی عِنانِ السَّماءِ لا یرجَعُ مِنهُ قَطرَهٌ وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ فَمَکانُکُما عِندَاللهِ مَعَ آبائِکََ الماضینَ وَ مَعَ أُمَّهاتِکَ فی الجِنانِ مُنَعَّمینَ أَبرَأُ إلی اللهِ مِمَُن قَتَلَکَ وَ ذَبَحَکَ.
 
سپس خود را بر قبر بیانداز و دست خود را بر آن قرار ده و بگو:
 
سَلامُ اللهِ وَ سَلامُ مَلائِکَتِهِ المُقَرَّبینَ وَ أنبِیائِهِ المُرسَلینَ وَعِبادِهِ الصالِحینَ عَلیکَ یا مَولای وَ ابنَ مَولای وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ.
 
صَلی اللهُ عَلیکَ وَ عَلی عِترَتَکَ وَ أَهل بَیتِکَ وَ آبائِکَ وَ أَبنائِکَ وَ أُمَّتهاتِکَ الأَخیارِ الأَبرارِ الَّذینَ أَذهَبَ اللهُ عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهَّرَهُم تَطهیراً.
 
السَّلامُ عَلیکَ یا ابنَ رَسُولِ اللهِ وَ ابنَ أَمیرِالمُؤمِنینَ وَ ابنَ الحُسینِ ابنِ عَلِی وَ رَحمَهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
 
لَعَنَ اللهُ قاتِلَکَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّکُم وَ قَتََلَکُم وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُکُم وَ لِمَضجَعِکُم صَلَّی اللهُ عَلیکُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً کَثیراً.
 
سپس گونه خود را بر قبر بگذار و بگو:
 
صَلَّی اللهُ عَلیکَ یا أَبا الحَسَنِ. (سه بار)
 
بِأَبی أَنتَ وَ أُمی أَتیتُکَ زائِراً وافِداً عائِذاً مِمّا جَنَیتُ عَلی نَفسی وَ احتَطَبتُ عَلی ظَهری أَسأَل اللهَ وَ وَلیی أَن یجعَلَ حَظّی مِن زِیارَتِکَ عِتقَ رَقبَتی مِنَ النّارِ.
 
ای فرزند رسول خدا و ای فرزند جانشین رسول خدا و ای فرزند دختر رسول خدا، سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد، هر دم که خورشید طلوع و غروب کند. سلام بر تو و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
 
پدر و مادرم فدای تو ای سربریده و ای کشته بی گناه ، پدر و مادرم فدای خون تو که به سوی حبیب خدا( پیامبر) اوج گرفت. پدر و مادرم فدای تو که پدرت تو را ( مانند هدیه ای گرانبها) با دستان خود ( برای خدا) تقدیم کرد در حالیکه بر تو می گریست و دل می سوزاند و خون تو را به سوی آسمان می پاشید و قطره ای از آن باز نمی گشت و پدرت از گریه آرام نگرفت هنگامی که تو را وداع می گفت. پس جایگاه شما نزد خدا، با پدران و مادرانتان، در بهشت و برخوردار از نعمتهای بهشتی است. از آنکه تو را کشت و تو را سر برید، به سوی خدا دوری می جویم.
 
سلام خدا و رحمت و برکات او و سلام فرشتگان مقرب و پیامبران و بندگان شایسته خدا بر تو ای مولا و فرزند مولای من. درود خدا بر تو بر عترت و خاندان و پدران و فرزندان و مادران تو که شایسته و نیک بودند و خداوند هر گونه پلیدی را از آنان دور ساخت و آنان را پاکیزه وطاهر گردانید. سلام بر تو ای فرزند رسول خدا و ای فرزند امیرالمؤمنین و ای فرزند حسین بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو.
 
خداوند لعنت کند کسی که با تو جنگید و کسی که حق شما را نادیده گرفت و شما را کشت. و تمام رفتگان و زندگان آنان را خدا لعنت کند. جانم به فدای شما و مرقد شما. درود و سلام فراوان خدا بر شما باد.
 
درود خدا بر تو ای ابالحسن ، پدر و مادرم به فدایت، به سوی تو آمدم و تو را زیارت می کنم و از جنایتهایی که بر نفس خود روا داشته ام و گناهانی که بر دوش خود حمل کرده ام به تو پناه می آورم.از خداوند که ولی تو و ولی من است می خواهم تا بهره مرا از زیارتت نجات از آتش دوزخ قرار دهد.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در سه شنبه 12 ارديبهشت 1396


کنیه های حضرت عباس (ع)


تور کربلا. تور زمینی کربلا. تور هوایی کربلا.

1 – ابوالفضل
از آنجائيکه حضرت  ابو الفضل العباس (عليه السلام) پسري به نام فضل داشته است اين کنيه به او داده شده است .
حتي اگر ايشان فرزندي بنام فضل نمي داشت ، به حق ايشان صاحب فضل و سرچشمه جوشان آن است . ايشان در زمان حيات با نيکويي و سخاوتمندانه نياز افرادي را که به سوي  او مي آمدند برآورده مي نمود . ايشان بعد از شهادتش نيز پناه پريشان حالان بود و هيچ کس با نيت خالص به او پناه نمي برد مگر آنکه خداوند مشکلات و پريشاني وي را برطرف مي نمايد .
2- ابوالقاسم
اين کنيه نيز بواسطه داشتن پسري بنام قاسم به ايشان داده شده و گفته مي شود در روز کربلا در کنار پدرش در راه دفاع و پشتيباني از ريحانه رسول خدا(صلى الله عليه وأله وسلم) به شهادت رسيده است .

القاب
 براي حضرت عباس (ع) القاب بلند متعددي روايت شده که همگي نشان دهنده شخصيت والاي ایشان مي باشد . از جمله اين القاب مي توان به القاب ذيل اشاره نمود :


1 – قمر بني هاشم


حضرت اباالفضل بواسطه بهره وافري که از زيبايي و جمال برده بود به قمر بني هاشم معروف گرديد .به راستي وي همچنانکه براي خانواده علوي خويش به مثابه ماهي فروزان بود ، در جهان اسلام نيز همانند ماه درخشيد و مسير شهادت را براي تمام رهروان راه شهادت روشن نمود .


2- سقا
سقا از برترين القاب ايشان بود و او نيز اين لقب را بسيار دوست داشت.اما دليل اين لقب گذاري ، نقش بسيار مهم وي در سيراب نمودن تشنگان آل بيت رسول بود زماني که ابن مرجانه آب را بر اهل بيت بست و خواست که اهل بيت را از پاي درآورد . پهلوان اسلام ، حضرت اباالفضل (ع) بارها به سمت نهر فرات حمله ور شد ، آب فراهم نمود و اهل بيت و اصحاب را سيراب نمود .
3- بطل العلقمي


به معناي پهلوان علقمه مي باشد .علقمه نام نهري است که حضرت عباس(ع) بر کرانه هاي ان به شهادت رساند . در روز واقعه ، اين نهر به محاصره نيروهاي ابن مرجانه درآمده بود تا مانع رسيدن آب به ريجانه رسول خدا(ص) و زنان و کودکان همراهش شوند. اباالفضل توانست بارها به سوي نهر علقمه هجوم برده و پس از آنکه افراد دشمن را مجبور به فرار کند از نهر آب برداشته و به اردوي امام حسين(ع) برساند . در آخرين باري که وي به سوي نهر علقمه هجوم برد به دست مزدوران اين مرجانه به شهادت رسيد.براين اساس به پهلوان علقمه ملقب گرديد.
4- علمدار
از القاب مشهور ايشان علمدار مي باشد و از بين اهل بيت و اصحاب به وي تعلق گرفت . علمداري سپاه در زمانهاي قديم از مهمترين مناصب در لشکر به حساب مي امد . اباالفضل (ع) بيرق امام حسين (ع) را از زماني که از يثرب(مدينه)خارج شد تا زماني که به کربلا رسيد با دستان آهنين خود برافراشته نگه داشت تا آنزمان که دستان مبارکش از بدن جدا شدند و در کنار نهر علقمه به شهادت رسيد .


5- کبش الکتيبه
به معني قلب لشکراز القابي است که به فرمانده کل لشکر الطاق مي شود و از اين جهت اين لقب به وي داده شد که در روز عاشورا نهايت شجاعت را در راه دفع خطر و دفاع از اردوي امام حسين(ع) بکار گرفت و در اين اردو همچون بازويي پرتوان بود که چون صاعقه بر لشکر دشمن وارد مي شد و آنان را در هم مي کوبيد.


6- عميد
به معناي سردار لشکر مي باشد و از القاب و درجات ارزشمند در لشکرمي باشد که به فرماندهان عاليرتبه اطلاق مي شود.
7-حامي الظعينه  
به معناي پشتيبان خانواده است و از القاب مشهور حضرت عباس(ع) است. سيد جعفر حلي در وصف حضرت عباس چنين مي سرايد:

حامي الظعينة اين منه ربيعة                       ام اين من عليا ابيه مكرم

 

به اين معنا که اي پشتيبان خانواده کجا ربيعه به پاي تو ميرسد و کجا مکرم پدر ربيعه به پاي پدرت علي ميرسد!
از اين جهت ايشان به اين لقب ملقب شد که در طول حرکت زنان و دختران حرم از مدينه به سمت کربلا ملازم ايشان بوده و نهايت تلاش خويش را در حمايت ، پشتيباني و خدمت به زنان حرم مبدول داشته تا آنجا که او زنان حرم را به و از کجاوه سوار و پياده مي نموده است.
لازم به ذکر است لقب "حامي الظعينة" به يکي از پهلوانان عرب بنام ربيعة بن مكرم اطلاق مي شده که در حمايت از خانواده اش بسيار موفق و سربلند بوده است.
8- باب الحوائج
اين لقب از رايج ترين القاب اباالفضل العباس(ع) بين مردم است بطوريکه مردم ايمان دارند که اگر حاجتمندي با نيت خالص برآورده شدن حاجتش را بخواهد خداوند حاجتش را روا مي نمايد و هيچ آشفته حالي رو به او نمي نمايد مگر آنکه خداوند مشکلش را برطرف مي نمايد.
همانا اباالفضل(ع) نفحه اي از رحمتهاي الهي ، دري از درهاي او و وسيله از وسايل تقرب به خداوند است . او تمام اين مقامات را نتيجه مجاهدتهايش در راه نصرت اسلام و کمک در راه نيل به اهداف آن و حفظ بنيان دين و نهايتا شهادت در اين مسير بدست آورده است.
مطالب فوق تنها گوشه اي از القاب اوست که شخصيت بزرگ و تمام صفات حسنه اي را که در او جمع گرديده اند را برمي شمارد.



:: موضوعات مرتبط: درباره واقعه کربلا، ،
:: برچسب‌ها: تور کربلا, تور زمینی کربلا, تور هوایی کربلا, کربلا, ,

نوشته شده توسط رامش در دو شنبه 11 ارديبهشت 1396


:: هتل درجه الف المیزان کربلا
:: تور کربلا عید فطر
:: رستوران رکن السلطان بهترین رستوران کربلا
:: رستوران کباب نبیل در کربلا
:: هتل روتانا کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: تور کربلا ویژه اردیبهشت
:: نکات مهم در سفر به کربلا
:: رستوران های معروف کربلا
:: رستوران زعفران در شهر کربلا
:: راهنمای سفر به نجف اشرف
:: هتل المحمود کربلا
:: هتل الاشیقر در کربلا
:: اقامت هتل فندق العقیله در کاظمین
:: لذت غذا در رستوران الفردوس کربلا
:: مقبره ذوالکفل نجف اشرف
:: رستوران النخیل در کربلا
:: هتل لارسا کربلا
:: تور کربلا نوروز 98
:: هتل دره الحسین کربلا





تلفن دفتر فروش تور کربلا

54 44 67 43 021

67 43 67 43 021

835 2100 0937

آقای صبوری

ساعات تماس

9 صبح تا 7 بعد از ظهر






:: آبان 1399
:: ارديبهشت 1398
:: فروردين 1398
:: اسفند 1397
:: بهمن 1397
:: دی 1397
:: آذر 1397
:: آبان 1397
:: مهر 1397
:: شهريور 1397
:: مرداد 1397
:: تير 1397
:: خرداد 1397
:: ارديبهشت 1397
:: فروردين 1397
:: اسفند 1396
:: بهمن 1396
:: دی 1396
:: آذر 1396
:: آبان 1396
:: مهر 1396
:: شهريور 1396
:: مرداد 1396
:: تير 1396
:: خرداد 1396
:: ارديبهشت 1396
:: فروردين 1396
:: اسفند 1395
:: بهمن 1395
:: دی 1395
:: آذر 1395
:: آبان 1395
:: مهر 1395
:: شهريور 1395
:: مرداد 1395
:: تير 1395
:: خرداد 1395
:: ارديبهشت 1395
:: فروردين 1395
:: اسفند 1394
:: بهمن 1394
:: دی 1394
:: آذر 1394
:: آبان 1394
:: مهر 1394
:: شهريور 1394
:: مرداد 1394
:: تير 1394
:: خرداد 1394
:: ارديبهشت 1394
:: فروردين 1394
:: اسفند 1393
:: بهمن 1393
:: دی 1393
:: آذر 1393
:: آبان 1393
:: مهر 1393
:: شهريور 1393
:: مرداد 1393
:: تير 1393

آبر برچسب ها

تور کربلا , تور هوایی کربلا , تور زمینی کربلا , تور هوایی کربلا , کربلا , کربلا , تور کربلا هوایی , تور زیارتی کربلا , ثبت نام کربلا , تور زمینی کربلا , ثبت نام تور کربلا , امام حسین , زیارت کربلا , تور کربلا , تور زیارتی به کربلا ,

صفحه نخست | ايميل ما | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ |