نُوّاب اَربَعه،که آرامگاه آنان ازاماکن زیارتی عراق وبغداد محسوب میشود به چهار رابط میان امام مهدی (عج) و شیعیان در دوران غیبت صغری میگویند. آنان نیابت خاصه امام را برعهده داشتند. نواب اربعه، از اصحاب باسابقه و مورد اعتماد امامان بودند که یکی پس از دیگری از طرف امام مهدی (ع) با وکلای ایشان در دورترین نقاط سرزمین اسلامی در تماس بوده، پیامها و خواستههای شیعیان را به امام و جوابهای ایشان را به آنان میرساندند.
غایب شدنِ امام مهدی (ع)
غایب شدنِ امام مهدی (ع) از نظرها، به دو مرحله تقسیم شد: ۱. مرحله کوتاه غیبت صغری؛ ۲. مرحله طولانی مدت غیبت کبری.
غیبت صغری : این غیبت از نظر زمانی، ۶۹ سال به طول انجامید، و از نظر ارتباط با شیعیان نیز، غیبتی همه جانبه نبود؛ بلکه برخی از شیعیان خاص با امام (ع) در تماس بودند. اینان نایبانِ خاص امام نام گرفتند.
امام مهدی علیهالسلام از طریق این نایبان خاص با شیعیان در ارتباط بود و امور آنان را حلّ و فصل میکرد. این امور، علاوه بر مسائل عقیدتی و فقهی، شامل مسائل مالی نیز میشد.
معرفی نواب
عثمان بن سعید عمری سمّان
عثمان بن سعید عمری اولین نایب خاص امام مهدی (عج) و ملقب به سمّان یعنی روغن فروش بود. اختیار این شغل، به منظور پوشش برای فعالیتهای مذهبی و سیاسی وی بود؛ زیرا اموالی، که برای رسانیدن آن به امام، به وی داده میشد، در ظرف روغن مینهاد و نزد آن حضرت میبرد.
پیش از آن هم برخی از وکلای امامان، این سیاست را به کار میگرفتند؛ چنانکه محمد بن احمد قطان قمی وجوهات را در پوشش پارچه فروش به آن حضرت میرساند. ایشان از سال ۲۶۰ق به مدت پنج سال نایب خاص حضرت بود.
محمد بن عثمان بن سعید عمری
محمد بن عثمان دومین نایب خاص امام مهدی (عج) بود. وی ابتدا به عنوان وکیل امام دوازدهم (عج) و سپس در مسئولیت سفیر آن حضرت در طی مدت چهل سال فعالیت مینمود. پس از درگذشت پدرش، ضمن توقیعی از جانب امام زمان (عج)، امور شیعیان به او واگذار شد. او نیز همانند پدرش از نزدیکان و افراد مورد اعتماد امام عسکری علیهالسلام بود؛ چنانکه ضمن روایتی از آن حضرت چنین نقل شده:
«عمری و پسرش هر دو ثقه و مورد اعتمادند. هر چه رسانند از طرف من میرسانند و هر چه گویند از من است. به حرف آنان گوش بده و از آنان پیروی کن که آنان ثقه و امین منند.»
او از سال ۲۶۵ق به مدت چهل سال نایب خاص امام مهدی (عج) بود.
حسین بن روح نوبختی
ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی سومین نایب خاص امام مهدی علیهالسلام بود که از معتمدان محمد بن عثمان عمری (دومین نایب امام زمان (عج)) و از نزدیکان وی در بغداد به شمار میرفت.
محمد بن عثمان با ارجاع مراجعین به حسین بن روح، زمینه جانشینی وی را فراهم آورد و در واپسین روزهای حیات، به دستور حضرت امام مهدی او را به عنوان جانشین خود معرفی کرد. پس از آن شیعیان برای تحویل اموال به وی رجوع میکردند. مدت نیابت او از سال ۳۰۵ق، ۲۱ سال به طول انجامید
وی از اصحاب امام حسن عسکری بوده و با حضور جمعی از بزرگان شیعه در بغداد مانند ابو علی بن همام، ابو عبد اللّه بن محمد الکاتب، ابو عبد اللّه الباقطانی، ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی، ابو عبد اللّه بن الوجناء و عدهای دیگر به جانشینی ابو جعفر عمری (دومین نائب خاص امام مهدی علیهالسلام) معرفی شده است
علی بن محمد سَمُری
ابوالحسن علی بن محمد سَمُری چهارمین و آخرین نایب امام مهدی علیهالسلام است که به دستور آن حضرت و توسط حسین بن روح به جانشینی وی منصوب شد و تا سال ۳۲۹ ه.ق حدود سه سال نیابت خاص آن حضرت را بر عهده داشت.
اقدامات
اقدامات نوّاب خاصه را در چند جهت میتوان مورد بررسی قرار داد
فعالیت سری
نکته قابل توجه آن که در این دوره نه تنها شخص امام مهدی از دیدهها پنهان بود، بلکه سفرای او نیز به طور ناشناخته و بدون آن که جلب توجه کنند، عمل میکردند. افزون بر آن، دوری شیعیان امامی از برنامههای انقلابی و براندازی، سبب شد تا با تهدیدهای کمتری مواجه شده و بتوانند اوضاع را مدیریت نمایند.
نتیجه این موضعگیری آن بود که شیعیان امامی در مرکز خلافت عباسی، حضور قاطع خویش را حفظ نمودند و به عنوان یک اقلیت رسمی و شناخته شده، خود را بر حکومت عباسی و سنیان افراطی صاحب نفوذ در بغداد، تحمیل نمایند. در این زمان، مرکزیت شیعه در بغداد، با نظارت خود بر شیعیان دیگر بلاد، زندگی مذهبی آنها را نیز تحت سازمان و تشکیلات خود در آورد.
نفوذ در دستگاه خلافت
سیاستهای خاصی که در آن دوره، از سوی شیعیان و بهطور ویژه از سوی نواب به کار گرفته شد و از پشتیبانی امامان معصوم علیهم السّلام نیز برخوردار بود، نفوذ برخی از بزرگان شیعه در دستگاه خلافت عباسی و حتی تصدّی مقام وزارت آنان بود.
مبارزه با غلات
در شرح حال بیشتر امامان (علیهم السّلام) یکی از اساسیترین محورهای مبارزات فرهنگی و سیاسی ایشان، مبارزه با انشعابات درونی تشیع و در رأس آنها مسأله غلات بوده است. در این اواخر، نفوذ غلات بیشتر شد و با همراهی برخی از فرزندان امامان نظیر جعفر بن علی الهادی ملقب به جعفر کذاب با آنان و نیز حمایت برخی از شخصیتهای سیاسی شیعه، کار آنان رونق گرفت.
از جمله غلاتی که در این دوره به صحنه آمدند، یکی محمد بن نصیر مؤسس فرقه نصیریه بود که در زمان امام هادی و پس از آن، ادعاهای غلوآمیزی را از وی نشر دادند.
شیخ طوسی میگوید:
«او در زمان نایب دوم، عقاید غلوّآمیزی نظیر عقاید غلات پیشین از قبیل اعتقاد به ربوبیت ائمه (ع) و جواز نکاح با محارم را رواج میداد. ابو جعفر او را مورد لعن و نفرین قرار داد و از وی بیزاری جست. پیروان او پس از وی به سه فرقه تقسیم شدند که البته چندان دوامی نیاوردند.»
از دیگر کسانی که در ابتدا از فقهای امامیه و از وکلای ائمه محسوب میشد، محمد بن علی شلمغانی بود. وی با وجود مقامی که داشت، به دلایل جاه طلبانهای به سوی غلوّ کشیده شد و مخصوصا به نظریه حلول تکیه فراوانی کرد.
او میکوشید برخی از زیردستان خود را که از خاندان برجسته بنی بسطام بودند فریب داده و لعن و طردهای حسین بن روح را درباره خود چنین توجیه کند که چون او اسرار را درک کرده و اکنون به افشای آن میپردازد، به همین دلیل این چنین مورد طرد و لعن قرار میگیرد.
رفع تردیدها درباره حضرت مهدی (عج)
یکی از اقدامات حساس نواب خاصه آن بود که شک و تردیدهای موجود درباره وجود مقدس امام زمان (عج) را از میان بردارند. این تلاشها بیشتر در دوران نایبان اول و دوم انجام شد و پس از آن نیز تا پایان غیبت صغرا مسائلی در این زمینه مطرح میشد.
در میان توقیعاتی که هم اکنون از آن حضرت در دست است، تعدادی درباره همین مسأله است. به نقل از شیخ طوسی، میان ابن ابی غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان بحثی درگرفت؛ او اصرار میورزید که امام یازدهم (ع) فرزندی نداشته است. به ناچار شیعیان نامههایی برای امام مهدی (ع) فرستاده و از امام مهدی جواب خواستند تا بدین وسیله به بحث و جدل در این موضوع خاتمه داده شود.
در جواب، نامهای به خط آن حضرت صادر شد که در آن ضمن مروری بر اصل مسأله امامت و ولایت و اشاره به امامان پیشین، چنین آمده بود:
«گمان میبرید که خدا پس از امام یازدهم(ع) دینش را باطل ساخته و رابطه میان خود و مردم را قطع کرده است؟ نه، چنین نیست و تا قیام قیامت نیز چنین نخواهد بود.»
به دنبال آن درباره ضرورت غیبت و لزوم مخفی ماندن آن حضرت از چشم ستمکاران، مطالبی در توقیع مزبور عنوان شده است.
روایت دیگری، از توقیع نسبتا مفصلی حکایت دارد که پس از ادعای جانشینی امام عسکری (ع) از طرف برادرش جعفر از امام مهدی علیهالسلام صادر شد و در آن نیز ضمن مروری بر مسأله امامت امامان علیهم السّلام و علم و عصمت آنان و اشاره به ناآگاهی جعفر از حلال و حرام و عدم تشخیص حق از باطل و محکم از متشابه، سؤال شده است که، وی در چنین شرایطی چگونه مدعی امامت شده است؟
تردید محمد بن ابراهیم بن مهزیار در این زمینه که پدرش از وکلای امام یازدهم (ع) بود، پس از دریافت نامههایی از امام زمان(عج) برطرف شد
از آن جمله توقیعی که امام مهدی در آن، ضمن اثبات وجود مقدس خود در برابر شکاکان، به بعضی مسائل فقهی نیز پاسخ داده است.
چنانکه پیشتر اشاره کردیم، نوّاب خاص با این که بر اثبات وجود امام دوازدهم (عج) اصرار داشتند، از شیعیان میخواستند که درباره شناخت مشخصات آن حضرت اصرار نورزند و این رویه، به دلیل حفظ امنیت امام (ع) اتخاذ شده بود.
سازماندهی وکلا
سیاست تعیین وکیل به منظور اداره امور نواحی مختلف و ایجاد رابطه میان شیعیان و امامان، حداقل از زمان امام کاظم علیهالسلام به بعد معمول بود. پس از آغاز غیبت، تماس مستقیم وکلا با امام مهدی (ع) قطع شد و به جای آن، محور ارتباط، نایب خاصی شد که آن حضرت تعیین فرموده بود.
روایتی حاکی از این است که مردم در برابر اموالی که به وکلا میدادند، قبوضی از آنان دریافت میکردند. ولی از نایب خاص هرگز قبض و سندی مطالبه نمیشد.
بنابراین وقتی که ابو جعفر نیابت خاص حسین بن روح را اعلام کرد، دستور داد تا از وی درخواست قبض نشود. وکلایی دراهواز، سامرا، مصر، حجاز، یمن و نیز در مناطقی از ایران مانند خراسان، ری، قم و... بودند که اخبار آنان به طور جسته و گریخته درباره مسائل و موضوعات دیگری در کتاب «الغیبه» طوسی و «کمال الدین» صدوق آمده است.
مخفی نگاه داشتن امام مهدی (عج)
از گزارشهای تاریخی و روایات چنین برمیآید که امام در عراق، مکه و مدینه بوده و به نحوی زندگی میکرده که نایب خاص میتوانسته با وی ملاقات کند. چنانکه گاهی از میان اصحاب نیز کسانی میتوانستند به حضور آن حضرت شرفیاب شوند؛ چنانکه درباره محمد بن احمد قطّان آمده است. همچنین زمانی که ابوطاهر محمد بن علی بن بلال در نیابت ابو جعفر عمری دچار تردید شد، ابو جعفر او را به حضور امام برد تا خود از زبان آن حضرت نیابت او را بشنود و آنگاه در یک گردهمایی عمومی از وی اعتراف گرفت که امام مهدی دستور فرموده شیعیان وجوه خود را به ابو جعفر تحویل دهند
با تمام این احوال، پنهان نگاه داشتن امام و مشخصات وی، یکی از وظایف اساسی نوّاب خاصّ بوده است. هنگامی که حسین بن روح نوبختی به مقام نیابت امام رسید، یکی از بزرگان امامیه به نام ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی در بغداد سکونت داشت و از مقام والایی برخوردار بود. پس از تعیین ابن روح به نیابت خاصّ، شخصی از ابو سهل، حکمت انتخاب حسین بن روح را- و نه انتخاب ابو سهل را- جویا شد. ابو سهل در پاسخ گفت: کسانی که او را به این مقام برگزیدهاند، از ما بیناترند؛ زیرا کار من مناظره با خصم و بحث و گفتگو با آنان است.
اگر من مکان امام غایب را چنان که ابو القاسم میداند، میدانستم، شاید در تنگنای بحث و جدل او را به خصم نشان میدادم؛ در صورتی که اگر ابو القاسم امام را زیر عبای خود پنهان داشته باشد، هرگز او را به کسی نشان نمیدهد، حتی اگر با قیچی قطعه قطعهاش کنند.
در تور کربلا با ما باشید.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
اماکن متبرکه عراق،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
اماکن زیارتی عراق,
بغداد,
نواب اربعه,
امام مهدی,
,