تور کربلا.تور هوایی کربلا.تور زمینی کربلا.
جَون بن حُوَی از شهدای کربلا و غلام سیاه پوست ابوذر غفاری
جَون بن حُوَی از شهدای کربلا اوغلام سیاه پوست ابوذرمیباشد.در روز عاشورا امام حسین(ع) جون را از رفتن به میدان بازداشت ولی او خطاب به امام گفت: به خدا سوگند هرگز از شما جدا نمیشوم تا خون من با خون شما مخلوط شود.
او یکی از کسانی است که پس از شهادتش، امام حسین(ع) بر سر بالین او آمد و برایش دعا کرد
هر يك از ياران امام در كربلا به گونهاي جلوهگر شدند تا آينهاي از يك يا چند ويژگي امام خود باشند. همان یارانی که وقتی بزرگ مرد تاريخ اسلام، حسين بن علي عليهم السلام، از همراهان خود بيعت برداشت و فرمود راه بر شما باز است، آنها در پاسخ گفتند: «الحمد لله الذي شرفنا بالقتل معك و لو كانت الدنيا باقية و كنا فيها مخلدين الآثرنا النهوظ معك علي الاقامة فيها؛ خدا را سپاس كه اين شرافت را به ما نصيب كرد كه در كنار شما به شهادت رسيم و اگر دنيا باقي باشد و ما در جاودان باشيم، قيام با شما را بر ماندن در اين دنيا ترجيح ميدهيم» و البته امام عشاق نیز در تمجید از این سخن یاران باوفایش حجت را تمام کردند و فرمودند: من ياراني باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نميشناسم، و اهل بيتي نيكوكارتر و وابستهتر از اهل بيت خويش سراغ ندارم، پس خداوند همه شما را جزاي خير عطا كند».
شيخ طوسي رحمه الله جون را از اصحاب امام حسين عليهالسلام شمرده است.«جون» اهل «نوبه» و غلام سياهپوستي بود كه «ابيذر غفاري» آن صحابي باوفاي پيامبر او را از قيد بندگي و بردگي آزاد كرده بود.
«جون» از شيعيان امام علي عليهالسلام شناخته ميشد. او پيوسته پس از ابوذر همراه اهل بيت عليهمالسلام بوده است. زماني در خدمت امام حسن عليهالسلام و هنگامي با امام حسين عليهالسلام بود. او امام حسين عليهالسلام را از مدينه تا مكه و سپس از مكه تا عراق همراهي كرده بود گويند جون در ساخت و تعمير سلاح مهارت داشت.
نقل شده جون، در شب عاشورا خيمه ويژهاي براي خود برپا ساخته بود تا سلاح ياران حسين عليهالسلام را تعمير و اصلاح كند. در تاريخ آمده است، در روز عاشورا، امام درخواست او را براي جهاد اين گونه رد فرمود:
«تو از جانب من اذن (كنارهگيري از جنگ) داري، فقط و فقط تو ما را براي دستيابي به عافيت همراهي كردهاي. بنابراين، خود را به راه و شيوه ما مبتلا مساز». گفته شده بعد از اين بود كه به خدمت دختر اميرمؤمنان، زينب عليهاالسلام و اطرافيان امام رسيد تا آنها را شفيع خود سازد. پس از آن از امام اجازه جهاد گرفت و وارد ميدان رزم شد.
تور کربلا.تور هوایی کربلا.تور زمینی کربلا.
شهادت جون
جون در روز عاشورا در مقابل امام حسين عليهالسلام ايستاده و از آن حضرت اجازه رزم خواست. اما امام به او اذن جهاد ندادند و حضرت فرمودند: ما تو را براي ايام عافيت و آسودگي خريداري كرديم ولي الآن خود را گرفتار نكن» جون خود را بر قدمهاي امام انداخت و بر آن بوسه ميزد و ميگفت:
«اي فرزند رسول خدا! من براي آسودگي خاطر خويش در گرفتاري از شما كمك ميگرفتم، من خود ميدانم كه بوي خوشي ندارم، خويشانم افرادي فرومايهاند و رنگم سياه است. اما شما از من از آن نفس بهشتگونهتان بدميد تا كه خوش بو شوم، شرافت خويشاوندي يابم، و سيمایم سفيد شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا اين خون تيرهام با خون پاكتان مخلوط گردد» پس از آن گاه امام او را اجازه رزم دادند. او وارد معركه جنگ شد در حالي كه اين رجز را ميسرود:
«كيف يري الكفار ضرب الاسود بالسيف ضربا عن بنيمحمداذب عنهم باللسان و اليد ارجوا به الجنة يوم الورود؛
اي كفار، ضرب شمشير سياه را چگونه ميبينيد؟ به شمشير ضربهاي از فرزند محمد، از آنها با زبان و دست حمايت ميكنم، در حالي كه به بهشت در روز قيامت اميدوارم» بعد از آن، بيست و پنج نفر از سپاه دشمن را به خاك انداخت. محمد بن ابيطالب ميگويد: «زماني كه جون به زمين خورد، حضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام بر بالينش آمد و بر حق او اين گونه دعا فرمود: «اللهم بيض وجهه، و طيب ريحه و احشره مع الابرار، و عرف بينه و بين محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله؛ پروردگارا! سيماي او را سفيد كن، و او را خوش بوي گردان، و با محمد صلي الله عليه و آله محشورش نما، و بين او و محمد، آشنايي برقرار ساز».
علماي ما از امام باقر عليهالسلام و از پدرشان امام زينالعابدين عليهالسلام نقل كردهاند: هنگامي كه بنياسد براي دفن شهدا، به معركه جنگ آمدند، بعد از چند روز ديدند كه بوي خوشي - چون مشك - از اندام جون متصاعد است. در زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده:
«اَلسَّلَامُ عَلَى جَوْنٍ مَوْلَى أَبِيذَرٍّ الْغِفَارِيِّ»
تور کربلا.تور هوایی کربلا.تور زمینی کربلا.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
درباره واقعه کربلا،
،
:: برچسبها:
تور کربلا,
تور هوایی کربلا,
تور زمینی کربلا,
اصحای امام حسین,
جون بن حوی,
,