تور هوایی کربلا. تور زمینی کربلا. تور کربلا.
راز بوسههای پیامبر (ص) بر بدن امام حسین(ع)
امام باقر (ع) میفرماید: «شیوه پیامبر(ص) این بود که چون حسین (ع) نزد او میآمد، او را بهپیش خود میکشانید و به امیر مؤمنان (ع) میفرمود: «حسین را نگهدار. سپس جایجای بدن او را میبوسید و میگریست.» حسین سؤال میکرد که: «پدر جان! چرا گریه میکنی؟» پیامبر (ص) میفرمود: «پسر جانم! جای شمشیرهایت را میبوسم و میگریم.»
حضرت امام رضا (ع) میگوید: «چون امام حسین(ع) متولد شد، پیغمبر (ص) به اسماء بنت عمیس فرمود: «فرزندم را بیاور.» اسماء میگوید: «حسین را در جامه سفیدی پیچیدم و به خدمت حضرت رسول بردم.» آن حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت. سپس در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت.
جبرئیل نازل شد و گفت: «خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید: «چون علی (ع) نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است، پس او را به نام پسر کوچک هارون که «شبیر» است، نامگذاری کن و چون زبان تو عربی است، او را «حسین» بنام.»»
ابن عباس میگوید: «روزی رسول خدا (ص) بین اصحاب نشسته بود، حسن (ع) وارد شد. تا نگاه پیامبر بر او افتاد، گریست و فرمود: «نزدیک بیا.» پیامبر او را به نزدیک خود کشید و بر زانوی راست خود نشاند. طولی نکشید، حسین (ع) وارد شد. پیامبر (ص) تا او را دید، گریه کرد و او را نزدیک خود برد و بر زانوی چپ خود نشاند. سپس فاطمه (س) وارد شد. پیامبر با دیدن او گریان شد و او را طرف راست خود نشاند.
پس از آنها، حضرت علی(ع) وارد شد و پیامبر با دیدنش، اشک ریخت و او را در طرف چپ خود نشاند.
اصحاب گفتند: «ای پیامبر! هرکدام از آنها را مشاهده کردی، گریه نمودی! آیا در بین آنها هیچکس نبود که با دیدنش مسرور شوی؟»
پیامبر در گفتاری طولانی به اوصاف آنها پرداخت و خبر شهادت آنها و مکر و حیله و ظلم امتش درباره آنها را بیان فرمود.
آن حضرت درباره امام حسین (ع) چنین بیان داشت: «و اما الحسین، فانه منی و هو ابنی و ولدی و خیرالخلق بعد اخیه و هو امام المسلمین و مولی المؤمنین و خلیفه رب العالمین... ؛ حسین از من است. او فرزند من و بعد از برادرش، بهترین فرد بین مردم، است. او پیشوای مسلمانان، سرور و مولای اهل ایمان، جانشین پروردگار جهانیان، فریادرس درماندگان، پناه پناهخواهان و حجت خدا بر تمام جهانیان است.»
پیامبر گرامی اسلام (ص) در ادامه سخنانشان فرمود:
«و هو سید شباب اهل الجنه و باب نجاه الامه، امره امری و طاعته طاعتی...؛ او سرور جوانان بهشت و باب نجات امت است. فرمان او، فرمان من است و فرمانبرداری از او، فرمانبرداری از من است. کسی که از او پیروی کند، از من است و کسی که با او مخالفت کند، از من نیست.»
امام حسین (ع) میفرماید: «هنگامی نزد رسول خدا (ص) رفتم که ابی بن کعب نزد آن حضرت بود. رسول خدا (ص) به من فرمود: «مرحبا بک یا اباعبدالله یا زین السماوات و الارض ؛ خوشآمدی ای اباعبدالله! ای زینت آسمانها و زمین!»
ابی گفت: «ای رسول خدا! چگونه فرد دیگری غیر از شما، زیور آسمانها و زمین است؟»
فرمود: «سوگند به خدایی که مرا به حق، به پیامبری برانگیخت! حسین بن علی در آسمانها بزرگوارتر است تا در زمین. سمت راست عرش خدای عزوجل نوشته است: «مصباح هدی و سفینه نجاه... (حسین) چراغ هدایت و کشتی نجات است. امام خیر، برکت، عزت، فخر، دانش و ذخیره است.»
بنا بر روایات زیادی که از پیامبر و ائمه معصومین رسیده است، امام معصوم از صلب پاک و طاهر اباعبدالله الحسین (ع) میباشند.
امام حسین (ع) میگوید: «من و برادرم (در خردسالی) نزد جدمان، رسول خدا (ص) رفتیم. آن حضرت من و برادرم را بر روی پاهای خود نشاند. سپس ما را بوسید و فرمود:
«پدرم فدای شما دو امام صالح باد! خداوند شما را از من و پدر و مادرتان برگزید. از صلب تو (ای حسین) امام (دیگر) را برگزید که نهمین آنان قائم آنان (عج) است. همه شما در فضیلت و منزلتی که نزد خدا دارید، برابرید.»»
در روایت دیگری آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «روز قیامت، عرش خدا به تمام زینتها آراسته میشود و امام حسن (ع) بالای یکی از منبرها و امام حسین (ع) بالای منبری دیگر قرار میگیرند. خداوند عرش را با وجود این دو بزرگوار میآراید، همچنان که دو گوشواره، زن را میآراید.»
پیامبر (ص) فرمود:
«حسن و حسین بعد از من و علی و مادرشان، بهتر از همه انسانهای روی زمین میباشند و مادرشان بهترین زنان عالم است.»
در کتاب ادریس آمده است:
«حضرت ادریس روزی به یاران خود رو کرد و فرمود: «روزی فرزندان آدم(ع) درباره بهترین مخلوقات خدا بحث کردند. بعضی گفتند: «پدر ما آدم بهترین مخلوق خدا است ؛ چونکه خدا او را با دست قدرتش خلق کرد و روح منسوب به خود را در او دمید و به امر او، فرشتگان بهعنوان احترام آدم، او را سجده کردند و آدم را «معلم فرشتگان» خواند و او را خلیفه زمین قرارداد و اطاعت او را بر مردم واجب نمود.»
عدهای گفتند: «نه بلکه بهترین مخلوق خدا، فرشتگاناند که نافرمانی از خدا نمیکنند...»
گروه سوم گفتند: «بهترین خلق خدا، جبرئیل است که در درگاه خدا امین وحی میباشد.»
گروه دیگر، سخن دیگری گفتند و گفتوگو زیاد شد تا اینکه حضرت آدم (ع) در مجلس حاضر گشت. پس از اطلاع از ماجرا به آنها فرمود:
«فرزندانم! آنطور که شما فکر میکنید، درست نیست. وقتی خداوند مرا آفرید و روحش را در من دمید، بلند شدم و نشستم، درحالیکه به عرش خدا مینگریستم. ناگهان پنج نور در نهایت شکوه و کمال درخشش را دیدم که غرق در انوار آنها شدم.»
عرض کردم: «خدایا! این پنج نور کیستاند؟»
فرمود: «این پنج نور، نور «اشرف مخلوقاتاند.» اینها بابهای رحمت من و واسطههای بین من و مخلوقاتم هستند. اگر اینها نبودند، تو را و آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ و خورشید و ماه را نمیآفریدم.»
عرض کردم: «خدایا! نام اینها چیست؟»
فرمود: «به عرش بنگر. وقتی نگاه کردم، این نامهای پاک را یافتم: محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع)
همانگونه که پیامبر (ص) به امام حسن و امام حسین (ع) علاقه فراوان داشت؛ آنها نیز به پیامبر (ص) محبت شدید داشتند.
ابن عباس میگوید: در لحظه آخر عمر پیامبر (ص) حسن و حسین (ع) درحالیکه میگریستند و شیون مینمودند، به بالین پیامبر (ص) آمدند علی (ع) خواست آنها را از پیامبر جدا کند، ولی پیامبر فرمود: «علی! بگذار من آنها را ببویم و آنان مرا ببویند، من از دیدار آنها بهرهمند گردم و آنها نیز از دیدار من بهره گیرند. این دو فرزند بعد از من، ستمها خواهند دید و مظلومانه کشته میشوند.»
آنگاه پیامبر (ص) فرمود: «خدا لعنت کند آنان را که به این دو فرزندم ظلم میکنند.»
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
فضائل زیارت امام حسین (ع) و زیارت کربلا ،
،