تاسوعا و عاشورا در کربلا
سالهای سال به عشق سیدالشهدا روزها و شبهای دهه اول محرم را سینه زنی و عزاداری می کردیم ... چه سعادتی بالاتر از این که در عاشورا و تاسوعای حسینی در بین الحرمین و بارگاه ملکوتی حضرت سیدالشهدا و حضرت ابالفضل العباس عزاداری کنی...
خدایا شکرت که توفیق دادی عاشورا و تاسوعا رو در کنار بارگاه صاحب عزا در کربلا باشم. من که دلم رو توی مسجد کوفه و شهر نجف جا گذاشته بودم، یواش یواش داشتم به خودم می آومدم و می فهمیدم که توی چه موقع بزرگی در چه مکان بزرگی وارد شدم.
روز های اول در کربلا جمعیت کمی بود و می شد به راحتی زیارت کرد، اما در این دو روز شهر آن قدر شلوغ بود که ورود به حرمین تقریبا غیر ممکن می نمود. شاید یه همچین جمعیتی رو قبلا فقط توی حج تمتع که سال 87 رفته بودم دیده بودم. فکر کنم از سراسر عراق اومده بودند و همچنین از سراسر ایران.
اونقدر ایرانی اومده بود که ما هیچوقت احساس قربت نمی کردیم. روز تاسوعا به خوبی و با عزاداری خوبی تمام شد. توی این روز فرش های حرمین رو جمع کرده بودند و موکت قرمز پهن کرده بودند. درهای ورودی رو هم خاک ریخته بودند تا دسته جاتی که وارد حرم میشند به واسطه زمین پاشون تطهیر بشه. واقعا شلوغ بود و پر عظمت.
در روز عاشورا و بعد از نماز صبح صحنه های نا مأنوس برای من شروع شد، قمه زنی ! از صبح زود، پیر و جوون قمه می زدند. من واقعا طاقت دیدن نداشتم و دائما منتظر این بودم که این مراسم تموم بشه و من بتونم وارد حرم بشم.
تمام شهر رو خون گرفته بود تمام دسته جات بلا استثنا قمه می زدند. خیلی جالب بود که دسته جاتی از ترک ها و اصفهانی ها هم قمه می زدند. واقعا نمی شد به حرمین نزدیک شد. یه بار که خواستم برم توی یکی از حرم ها بین دو دسته قمه زن گیر افتادم و واقعا وحشتناک ترین صحنه های زندگیم تا کنون رو دیدم.
عرب ها خودشون می گن تطبیر! و همه جای شهر هم حکم از مراجع زدند که تطبیر مشکل شرعی نداره. خیلی جالبه با این همه خوشونتی که این مراسم داره - و البته وجهه بسیار بدی که به شیعیان در سر تا سر جهان میده - برای هیچ کس هیچ اتفاقی نمی افته! بعد از یک شستشوی عادی هیچ اثری هم از قمه روی سر باقی نمی مونه. والله اعلم.
بعد از خواندن نماز ظهر و عصر به سمت ایران راه افتادیم. خدایا هزاران بار شکرت که این قبیل توفیقات رو نصیب من می کنی. توفیق بده که به شکرانه نعماتت به بندگانت خدمت کنم . ان شاء الله.
برگرفته از خاطرات آقای موذن
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
اطلاعات زائر،
،